معنی از مواد سنتتیک
حل جدول
ملامین، سنتتیک کلمهای یونانی است و به معنای ترکیب دو یا چند ماده با استفاده از روش طراحی یا توسط فرآیندهای طبیعی است. البته مفهوم سنتتیک در مقابل مفهوم طبیعی قرار دارد. معنای کلمه سنتتیک در انگلیسی، مصنوعی است. این کلمه، کلمهای لاتین است که به کار بردن آن، در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۴۰۰ میلادی رایج بوده است. هر آنچه که به دست انسان و در تقلید از طبیعت، با استفاده از فرآیندهای علم شیمی تولید میشوند، در واقع موادی مصنوعی و سنتتیک هستند. ترکیب آلی سنتتیک، دهها هزار نوع از ترکیبهای مواد شیمیاییِ دارای کربن هستند، که در نتیجه فرآیند سنتز آلی حاصل میشوند. شاید بهترین تعریف برای سنتتیک (synthetic) این باشد، که نتهایی با استفاده از دانش شيمی ساخته و به این ترتیب، باعث گسترش قلمروی محدود نتهای طبيعی میشوند. امروزه، دانش شیمی سنتتیک پیشرفت بینظیری داشته است، تا آنجا که دیگر نمیتوان برای آن مرزی مشخص کرد.
از مواد مصنوعى سنتتیک درظرف سازى
ملامین
مواد
مادهها، مخدرها
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی همدایشیک
مواد
(تک: ماده) از ریشه ی پارسی ماتک ها وادگان (اسم) جمع ماده یا مواد اولی (اولیه) . ماده های اصلی هر چیز مثلا انواع معادن که از آنها آلات و ادوات مختلف سازند. یا مواد ثلاث (ثلثه) . مراد وجوب امکان و امتناع است یا مواد خام. ماده هایی که از راه کشاورزی یا تربیت اغنام و احشام بدست آید.
لغت نامه دهخدا
مواد. [م َ وادد] (ع اِ) ج ِ ماده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مواد به تشدید دال است ولی فارسیان به تخفیف خوانند و آن جمع ماده که به معنی اصل هرچیز است. (از غیاث) (از آنندراج): سرمایه ٔ جلال و مواد تخفیف طوایف عالم. (سندبادنامه ص 76). و رجوع به ماده شود.
- مواد اربعه، چهار ارکان. عناصر اربعه. چهار آخشیج. استقصات. (یادداشت مؤلف).
- مواد اولیه، مواد اولی. ماده های اصلی هرچیز مانند انواع معادن که از آنها آلات و ادوات مختلف سازند. (از یادداشت مؤلف).
- مواد ثلاث یا ثلاثه، (اصطلاح فلسفی) مواد وجوب و امکان و امتناع است. (فرهنگ علوم عقلی جعفر سجادی).
- مواد خام، ماده هایی که از راه کشاورزی یا تربیت اغنام و احشام به دست آید، مانند شیر و پشم و گندم و جو. (از یادداشت مؤلف).
- مواد صلح، شروط و قیود صلح و بندهای آن. (ناظم الاطباء).
- مواد عقود. رجوع به عقود شود.
فرهنگ عمید
مادّه
* مواد اولیه: هر نوع مادۀ خامی که برای تهیۀ چیزی به کار میرود،
فرهنگ معین
جمع ماده، (عا.) در فارسی به معنای مواد مخدّر، بندهای لایحه، قانون، قرارداد و مانند آن ها، دروس، درس ها، وسایل، اسباب. [خوانش: (مَ دّ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ واژههای فارسی سره
فارسی به انگلیسی
Subject Matter
مترادف و متضاد زبان فارسی
مادهها، مخدرها (هروئینو)
واژه پیشنهادی
سنتتیک
فارسی به عربی
مشبک
عربی به فارسی
ماده غذایی , خواربار
معادل ابجد
999